جدول جو
جدول جو

معنی مکاشفت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مکاشفت کردن
مکاشفه کردن: (و بنده برگ نداشت پیرانه سر که از محنتی بجسته و دیگر مکاشفت با خلق کند) (بیهقی. فض. 163)
تصویری از مکاشفت کردن
تصویر مکاشفت کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکایدت کردن
تصویر مکایدت کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، گول زدن، اورندیدن، غدر اندیشیدن، سالوسی کردن، فریفتن، گربه شانه کردن، تنبل ساختن، غدر کردن، شید آوردن، نارو زدن، مکر کردن، ترفند کردن، دستان آوردن، نیرنگ ساختن، کید آوردن، تبندیدن، پشت هم اندازی کردن، خدعه کردن، چپ رفتن، حقّه زدن، غدر داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(زَ دَ)
آمیختن. آمیزش کردن. نشست و برخاست کردن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
گادن، انجام دادن، سرپرستی کردن کاری را بنفسه انجام دادن، جماع کردن: با زنان مباشرت کنید هر گونه که خواهید، نظارت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پترنیدن پوردن دشمنی کردن در افتادن برمخیدن خلاف کردن ضدیت کردن: و مخالفت یکدیگر مکنید تا من بازآیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مماشات کردن
تصویر مماشات کردن
همراهی کردن، مدارا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکاشفه کردن
تصویر مکاشفه کردن
کشف کردن آشکار ساختن، باکسی آشکارا عداوت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نظارت کردن، کارگزاری کردن، پیشکاری کردن، عمل کردن، انجام دادن، ورزیدن، جماع کردن، هم خوابگی کردن، هم آغوشی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خصومت ورزیدن، دشمنی کردن، ناسازگاری کردن، عناد ورزیدن، ضدیت کردن، مخالفت خوانی کردن، ناموافق بودن، خلاف ورزیدن
متضاد: موافقت کردن، موافق بودن، ممتنع بودن، روی خوش نشان ندادن، تسلیم نشدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کیفردادن، عقوبت کردن، مجازات کردن، جزا دادن، عذاب کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مدارا کردن، سازش کردن، نرمی به خرج دادن، سازگاری کردن، مدارا کردن، همراهی کردن
متضاد: لجاجت ورزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
لمعارضةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
Graft, Plant, Sow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
Contradict, Contravene, Disagree, Disapprove, Foil, Oppose, Thwart, Veto
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contredire, contrevenir, être en désaccord, désapprouver, contrecarrer, s'opposer, opposer un veto
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
矛盾する , 反する , 同意しない , 批判する , 妨害する , 反対する , 阻止する , 拒否する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
تضاد کرنا , خلاف ورزی کرنا , اختلاف کرنا , مخالفت کرنا , ناکام کرنا , مخالفت کرنا , روکنا , ویٹو کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
ขัดแย้ง , ละเมิด , ไม่เห็นด้วย , ขัดขวาง , คัดค้าน , ขัดขวาง , ใช้สิทธิ์ยับยั้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
kupinga, kinyume, kukubaliana, kukataa, kuzuia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
לסתור , להפר , לא להסכים , לא לאשר , להכשיל , להתנגד , למנוע , להטיל וטו
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
বিরোধিতা করা , লঙ্ঘন করা , অমত পোষণ করা , অসম্মতি জানানো , বিঘ্নিত করা , বাধা দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
反驳 , 违反 , 不同意 , 不赞成 , 挫败 , 反对 , 阻止 , 否决
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
반박하다 , 위반하다 , 동의하지 않다 , 반대하다 , 방해하다 , 반대하다 , 거부하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
çelişmek, ihlal etmek, aynı fikirde olmamak, onaylamamak, engellemek, karşı çıkmak, vetolu olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
membantah, melanggar, tidak setuju, tidak menyetujui, menggagalkan, menentang, memveto
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
विरोध करना , उल्लंघन करना , असहमत होना , अस्वीकृत करना , विफल करना , विरोध करना , विफल करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contraddire, contravvenire, non essere d'accordo, disapprovare, frustrato, opporsi, ostacolare, porre il veto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contradecir, contravenir, estar en desacuerdo, desaprobar, frustrar, oponerse, vetar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
tegenspreken, in strijd handelen, het niet eens zijn, afkeuren, verhinderen, zich verzetten, dwarsbomen, vetorecht uitoefenen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
суперечити , порушувати , не погоджуватися , не схвалювати , заважати , протистояти , перешкоджати , накладати вето
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
противоречить , нарушать , не соглашаться , не одобрять , разрушать , противостоять , препятствовать , наложить вето
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
zaprzeczać, naruszać, nie zgadzać się, nie aprobować, udaremnić, sprzeciwiać się, udaremniać, wetować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
widersprechen, verstoßen, nicht einverstanden sein, missbilligen, vereiteln, sich widersetzen, ein Veto einlegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخالفت کردن
تصویر مخالفت کردن
contradizer, contravenir, discordar, desaprovar, frustrar, opor-se, vetar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاشت کردن
تصویر کاشت کردن
enxertar, plantar, semear
دیکشنری فارسی به پرتغالی